شهیدگمنام
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ق.ظ
سال1374 بود در طلایه کار مى کردیم.براى مأموریتى به اهواز رفته بودم.عصر بود که برگشتم مقر.شهیدغلامى را دیدم.خیلى خوشحال بود.گفت امروز سه شهید پیدا کرده ایم که فقط یکى از آنها گمنام است.بچه ها خیلى گشتند چیزى همراهش نبود.گفتم یک بار هم من بگردم.لباس فرم سپاه به تن داشت چیزى شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد.وقتى خوب دقت کردم دیدم یک تکه عقیق است.که انگار جمله اى رویش حک شده است.خاک و گل ها را کنار زدم رویش نوشته بود "به یاد شهداى گمنام"دیگر نیازى نبود دنبال پلاکش بگردیم.مى دانستیم این شهید باید گمنام بماند!
۹۴/۰۱/۲۹
با سلام
وبلاگ نویس فرهیخته ، مطلب شما در سایت قلم تو منتشر گردید
منتظر مطالب خوب شما هستیم.
لینک مطلب شما :
http://ghalameto.ir/news/7379/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85
هدیه سایت:
نیکویی گفتار در کوتاه بودن آن است . امام علی(ع)
با تشکر فراوان
سایت قلم تو